۱. احتضار، نزع ۲. رنجکشیدن
معاناة
احتضار، جانکندن، جدایی، رحلت
درد , رنج , تقلا , سکرات مرگ , جانکندن
به هرسو دویدن، تلاش کردن، دوندگی کردن، جانکندن، تکاپو کردن
۱. جانکندن، نزع ۲. حضور ۳. شهرنشینی