لغتنامه دهخدا
ابوالنار. [ اَ بُن ْ نا ] (ع اِ مرکب ) سنگ زبرین از دو سنگ آتش زنه و زیرین را ام النار گویند. ذوالرمه راست :و سقط کعین الدیک بارعت صاحبی اباها و میانا لموضعها وکرامشهرة لایمکن الفحل امهااذا هی لم تمسک باطرافها قسرا.و دیگری گوید:و منتوجة من غیر حمل لو ا