تشاعرلغتنامه دهخداتشاعر. [ ت َ ع ُ ] (ع مص ) شاعری نمودن کسی که شاعر نباشد. (زوزنی ). خود را شاعر وانمودن . (آنندراج ). ادعای شاعری نمودن و خود را شاعر پنداشتن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تشاعرفرهنگ فارسی عمید۱. تظاهر به شاعری کردن؛ خود را شاعر پنداشتن یا شاعر نمایاندن.۲. بهتکلف شعر گفتن.