26 فرهنگ

1395 مدخل


هجو

hajv

بدگویی کردن؛ برشمردن معایب کسی.

۱. سخریه، مسخره، هجا، هجویه، هزل
۲. بیهوده، پوچ، مبتذل، مزخرف، مهمل
۳. نامربوط

burlesque, lampoon, libel, mockery, satire, squib