لغتنامه دهخدا
تخبخب . [ ت َ خ َ خ ُ ] (ع مص ) فروهشته و نرم گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ارتخاء. (از قطر المحیط)(از اقرب الموارد). || لاغر شدن بدن بعد فربهی . || فرونشستن سختی گرما. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).فرونشستن مقداری از سختی گرما. (نش