بیخیالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی خیال، تعجبنزده، عادتکرده، باریبههرجهت، خونسرد، بیتفاوت، مشکوک، منتظر
بی خیالدیکشنری فارسی به انگلیسیairy, freewheeling, frivolous, happy-go-lucky, insouciant, light, lightheaded
خیال سازیلغتنامه دهخداخیال سازی . [ خ َ / خیا ] (حامص مرکب ) خیال پروری . خیال بازی : ای دل از تن خیال سازی چندبخیالی خیال بازی چند.نظامی .