بیحسی موضعیlocal anesthesiaواژههای مصوب فرهنگستانبیحسیای که با تزریق حسبر در یک موضع محدود ایجاد میشود متـ . بیحسی2 anesthesia2
سامانة گاز بیاثرinert gas systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای در نفتبَرها که از برج خنککننده و دستگاه تولید گاز بیاثر و چندین صافی تشکیل شده است و از آن برای جانشین کردن اکسیژن با گاز بیاثر در مخازن شناور استفاده میکنند
خلیج یخice bay, ice bightواژههای مصوب فرهنگستانتورفتگی خلیجگونه در لبۀ تختهیخ (ice floe) یا رَفیخ بزرگ
کمکترمز اضطراریemergency brake assist, EBA, brake assist, BA, BASواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای الکترونیکی که در شرایط اضطراری با وارد کردن نیروی کامل به سامانة ترمز برای توقف خودرو به راننده کمک میکند
بیحسی دروننشتیinfiltration anesthesiaواژههای مصوب فرهنگستاننـوعی بیحسی مـوضعی که با تزریق حسبر در پیـرامون پایانـههای عصبی انـجام مـیشود
زمبیحسیcryoanesthesiaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیحسی موضعی که با بستن رگبند (tourniquet) و سرد کردن اندام تا آستانة یخزدگی ایجاد میشود متـ . بیحسی سرمایشی refrigeration anesthesia
زمبیحسیcryoanesthesiaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیحسی موضعی که با بستن رگبند (tourniquet) و سرد کردن اندام تا آستانة یخزدگی ایجاد میشود متـ . بیحسی سرمایشی refrigeration anesthesia