بیکاری دیرپاhard-core unemploymentواژههای مصوب فرهنگستانبیکاری افرادی که در سن کار هستند، ولی بهدلیل کمبود مهارت و تخصص مدتهاست که کار پیدا نکردهاند
بیقاریلغتنامه دهخدابیقاری . (اِخ ) ابوعمران موسی افلح بن خالدبن شریک البخاری . از معمرین و محدثین است و در جمادی الاَّخرسال 291 هَ . ق . درگذشته است . (از انساب سمعانی ).
بقاریلغتنامه دهخدابقاری . [ ب َق ْ قا ] (ص نسبی ) منسوبست به بقر که گاوداری را افاده میکند. (از سمعانی ).
بقاریلغتنامه دهخدابقاری .[ ب ُ را / ب ُق ْ قا را ] (ع اِ) بلا و بدبختی . (از ناظم الاطباء). بلا. (منتهی الارب ). داهیه . (اقرب الموارد). بلا. (آنندراج ). || دروغ صریح . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). کذب . (اقرب الموارد).
بکاریلغتنامه دهخدابکاری . [ب َک ْ کا ] (ص نسبی ) نسبتی است به بنی البکار از بنی عامر. (از سمعانی ). || منسوب است به ابوحفص عباس عبداﷲبن محمدبن سلیمان بن بکار. (از سمعانی ).
زمان مجاز بیکاریallowance time, bonus time, dead time 1, hold timeواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمانی که در آن راننده دستمزد دریافت میکند، بحتی اگر کاری کرده باشد متـ . زمان مجاز