فرهنگ فارسی عمید
۱. هر کاری که کسی برای امرار معاش در پیش بگیرد؛ شغل؛ حرفه؛ کار؛ هنر: زراعتپیشه.۲. عادت و خوی (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آزپیشه، بدپیشه، بیدادپیشه، جفاپیشه، خردپیشه، ستمپیشه، عاشقپیشه، عیارپیشه، کرمپیشه، گداپیشه، هنرپیشه.⟨ پیشه ساختن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = ⟨ پیشه کردن&l