بههم ریختهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ته، کجومعوج، متلاطم، پریشان، نابهسامان، داغان، نامنظم، آشفته، درهم، بینظم، نامتقارن، لَنگ، نامتعادل، نامیزان
سوگیری به کالای داخلیhome consumption bias, home biasواژههای مصوب فرهنگستانگرایش مصرفکنندگان به مصرف بیشتر کالاهای داخلی در قیاس با میانگین جهانی و مصرف نسبتاً کمتر محصولات خارجی
سوگیری همنهشتیcongruence biasواژههای مصوب فرهنگستانگرایش به آزمودن فرضیههای منتخب بهجای فرضیههای بدیل
ریختهگری در ماسهsand castingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ریختهگری که در آن قطعات فلزی در یک قالب ماسهای ریخته میشوند
نازکریزیthin-wall castingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ریختهگری که در آن قطعات با کمترین ضخامت دیواره ریخته میشوند