26 فرهنگ

308 مدخل


نامنظم

nāmonazzam

آنچه دارای نظم‌وترتیب نباشد؛ بی‌نظم‌وترتیب.

نا به سامان، بی سامان

آشفته، بیترتیب، بینظم، پخش، پراکنده، پریشان، شلخته، شوریده، نابسامان، نامرتب ≠ مرتب

disorderly, erratic, inchoate, inconstant, irregular, straggly, unequal, unsettled, untidy