نیکوبنگرلغتنامه دهخدانیکوبنگر. [ ب ِ گ َ / ب ِ ن ِ گ َ ] (نف مرکب ) نیکونگر. آنکه به دقت بنگرد. دقیق : چشم دل را باز کن بنگر نکوزآنکه نفتاد آنکه نیکوبنگر است .ناصرخسرو.