شخص بزرگزادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زرگزاده، آزادمرد، آزاده، اجلّ امامزاده، سید، آقا، سرور شاه، آدم شیکپوش، فرد مهم
شخص بزرگزادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زرگزاده، آزادمرد، آزاده، اجلّ امامزاده، سید، آقا، سرور شاه، آدم شیکپوش، فرد مهم
کیادختواژهنامه آزاددختر دارنده صفت کیا، دختر بزرگزاده، دختر با سیاست، دختر پرهیزکار، دختر زیرک، دختر مرزبان، دختر شاه
خداوندزادلغتنامه دهخداخداوندزاد. [ خ ُ وَ ] (اِ مرکب ) مخفف خداوندزاده . زاده ٔ خداوند. بزرگزاده . مهترزاده . شاهزاده . ملک زاده . امیرزاده . (ناظم الاطباء). رجوع به خداوندزاده شود.
بکزادهلغتنامه دهخدابکزاده . [ ب َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) بکزاده . بیک زاده . بیگ زاده . || امیرزاده . || بزرگزاده . نجیب زاده . (فرهنگ فارسی معین ).
شخص بزرگزادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زرگزاده، آزادمرد، آزاده، اجلّ امامزاده، سید، آقا، سرور شاه، آدم شیکپوش، فرد مهم