بریجنلغتنامه دهخدابریجن . [ ب َ ج َ ] (اِ) تنوری که در آن کماج و نان سنگک پزند و به عربی فُرن گویند. (از برهان ) (آنندراج ). و رجوع به برزن و بریزن شود. || تابه ای که از گل سازند
بریجنفرهنگ انتشارات معین(بِ جَ) (اِ.) = بریزن . برزن : تابة گلین یا سفالین که روی آن نان پزند؛ اجاق ، تنور.
برینفرهنگ نامها(تلفظ: barin) (بَر = اَبَر ، بالا + ین (پسوند نسبت)) ، واقع در بالا یا بالاترین جا ، بالایی ؛ (به مجاز) بلند مرتبه و بزرگ.
بریدنگویش اصفهانی تکیه ای: bebrini طاری: vund(mun) طامه ای: beriyan طرقی: vundmun کشه ای: vundmun نطنزی: beriyan
بریزنلغتنامه دهخدابریزن . [ ب َ زَ ] (اِ) بریجن . تنور کماج پزی . (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به بریجن شود.