لغتنامه دهخدا
برقوه . [ ب َ ] (اِخ ) شهری است در فارس بین کوره ٔ اصطخر و یزد. برقوه شهری است با نعمت بسیار. (حدود العالم ). آنرا ابرقوه و ابرکویه هم گفته اند. یاقوت گوید اهل فارس آنرا ورکوه خوانند یعنی روی کوه . (فرهنگ لغات شاهنامه ) : بگوید که درشهر برقوه و جَز