لغتنامه دهخدا
بحرة. [ ب َ رَ ] (ع اِ) شهر. زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زمین پست . (منتهی الارب ). || مرغزار بزرگ . (منتهی الارب ). || استادنگاه آب . (منتهی الارب ). || هر ده که در آن نهر جاری و آب صاف و گوارا باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، بَحر و بِحار. || (اِخ ) نام مدینه ٔ