بتماریلغتنامه دهخدابتماری . [ ب َ ت ِم ْ ما ] (ص نسبی ) منسوب به بتمار از قرای نهروان بغداد. (از انساب سمعانی ).
بتمارلغتنامه دهخدابتمار. [ ب َ ت ِم ْ ما ] (اِخ ) از قرای نهروان در نزدیک بغداد است . (از معجم البلدان ).
بیثمرفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیبار، بیبر، نامثمر ۲. بیحاصل، بیفایده، بیهوده، عبث ۳. عقیم، مذبوحانه ≠ مثمر