باورنکردنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دنی، نامقبول، غیرممکن، غیرعملی، تصورناپذیر، شگفتآور مشکوک، مظنون غیرقابل اتکا
ناپذیرفتنیلغتنامه دهخداناپذیرفتنی . [ پ َ رُ ت َ ](ص لیاقت ) قبول نکردنی . غیرقابل قبول . باورنکردنی .
درمخیله نگنجیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام یله نگنجیدن، غیرقابل تصور بودن، باورنکردنی بودن نپذیرفتن، باور نکردن