بالابرلغتنامه دهخدابالابر. [ ب َ ] (نف مرکب ) به بالا برنده . حمل کننده بسوی بالا. صعوددهنده . صاعدکننده . || (اِ مرکب ) بالاتنه . (ناظم الاطباء).
سکوی نگهداریmaintenance platformواژههای مصوب فرهنگستانسکویی متحرک و مجهز به بالابَر که دارای تجهیزات لازم برای تعمیر و نگهداری هواگَرد است متـ . بالابَر نگهداری maintenance lift
تجهیزات بالابَرrigging slingerواژههای مصوب فرهنگستانقلابها و تسمههایی که برای بالا بردن و استقرار قسمتهای مختلف سامانۀ داربَری به کار میرود
کلید بالابَرup arrow key, up arrowواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما، معمولاً به اندازۀ یک سطر، به سمت بالا میشود متـ . بالابَر 2