لغتنامه دهخدا
باباعشقی تبرائی . [ ع ِ ی ِت َ ب َرْ را ] (اِخ ) خواندمیر در «ذکر تسلط محمد تیمور سلطان و عبیداﷲخان بر بعضی از بلاد خراسان » آرد:در بعضی از آن معارک باباعشقی تبرائی که معتمدلله بیک بود بدست اوزبکان گرفتار گشته شربت شهادت چشید. (حبیب السیر چ خیام ج <span class="hl" dir="lt