لغتنامه دهخدا
هکوع . [ هَُ ] (ع مص ) آرمیدن زیر درخت و جای گرفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || فرودآمدن به قوم بعدِ شام . (منتهی الارب ). فرودآمدن به قوم پس از فرارسیدن شامگاه . (از اقرب الموارد). || نگونسار افتادن بر زمین . (منتهی الارب ). || رفتن . یقال :ماادری أین هکع؛ یعنی نم