لغتنامه دهخدا
ایعاک . (ع مص ) (از «وع ک ») در خاک مالیدن چیزی . || غلطانیدن سگ صیدرا در خاک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). در خاک گردانیدن سگ صید را. (تاج المصادر بیهقی ). || انبوهی کردن شتران را بر آبخور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || سخت افتادن در دویدن