آنژیوکتفرهنگ فارسی معین(یُ کَ) [ انگ . ] (اِ.) لولة لاستیکی باریکی که در مسیر رگ قرار می دهند و مایعات درمانی نظیر سرم را از طریق آن به بیمار می دهند.
ثمدیکشنری عربی به فارسیسپس , پس (از ان) , بعد , انگاه , دران هنگام , در انوقت , انوقتي , متعلق بان زمان
رخت پوشیدنلغتنامه دهخدارخت پوشیدن . [رَ دَ ] (مص مرکب ) لباس پوشیدن . جامه به تن کردن .- امثال :اگر بپوشی رختی نشینی تختی می بینمت به چشم آنوقتی . (یادداشت مؤلف ).