انحراف از مسیرset 1واژههای مصوب فرهنگستانانحراف شناور از مسیر تعیینشده تحت تأثیر حرکت موج و جریان آب و وزش باد
انحرافلغتنامه دهخداانحراف . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) میل کردن و برگشتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). برگشتن و بطرفی مایل شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بگشتن . (تاج المصادر بیهقی )(مصادر زوزنی ) (مجمل اللغه ) (فرهنگ فارسی معین ). از راه گشتن . میل کردن . (فرهنگ فارسی معین ).
انحرافدیکشنری عربی به فارسیانحراف , گمراهي , ضلا لت , کجراهي , عدم انطباق کانوني , تباين , انشعاب , تفريح , سرگرمي , عمل پي گم کردن , انحراف از جهتي
انحراففرهنگ فارسی عمید۱. دور شدن یا جدا شدن از راهها، اصول، معیارها و یا روشهای تعیینشده.۲. کجشدگی؛ خمشدگی.۳. (اسم) (ریاضی) فاصلۀ مقادیر دادهها از مقدار میانگین.
انحرافدیکشنری فارسی به عربیاستطراد , انحراف , انعطاف , تعديل , فساد , فسحة , مغادرة , مقلوب , منحدر , ميل
انحرافدیکشنری فارسی به انگلیسیaberration, bias, deflection, departure, deviance, deviancy, deviation, digression, divergence, diversion, driftage, error, excursion, lapse, slip, turn, vagrancy, warp, yaw
توصیۀ پروازیflight advisoryواژههای مصوب فرهنگستانپیامی که برای هواگردهای درحالپرواز یا ایستگاه موردنظر در زمینۀ انحراف از مسیر پرواز ارسال میشود
راهکار افقیhorizontal deviceواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از تغییرات در سطح سوارهرو شامل تغییر مسیر در سطح افقی یا انحراف از مسیر اصلی با هدف تأثیرگذاری بر رفتار راننده