انتونیلغتنامه دهخداانتونی . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) نام خلیفه ٔ اول حضرت عیسی علیه السلام ، بزعم نصاری . لفظ لاتن است . حاذق گیلانی گوید:نزدیک کمینه عالم توانتونی بیدروست ملزم .(بهار عجم ) (از آنندراج ).
سان آنتونیولغتنامه دهخداسان آنتونیو. [ ت ُ ی ُ ] (اِخ ) شهری است از ایالات متحده ٔ آمریکا (تکزاس ) دارای 408400 تن سکنه . قشلاقی ، مرکز صنایع و کارخانجات و تجارت صادراتی است .
سانتو آنتونیو د تیژوکولغتنامه دهخداسانتو آنتونیو د تیژوکو. [ ت ُ ت ُ ی ُدُ ک ُ ] (اِخ ) قصبه ای است از قضای دیامانیین واقع در 550 هزارگزی شمال ریودوژانیرو در جمهوری برزیل واقع. (قاموس الاعلام ترکی ).
انتونیالغتنامه دهخداانتونیا. [اَ ن ِ ] (اِ) نوعی از کاسنی . (دزی ج 1 ص 40). کاسنی شامی . (یادداشت مؤلف ).
انطونیالغتنامه دهخداانطونیا. [ اَ ] (از یونانی ، اِ) کاسنی شامی . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). هندباء شامی . کاسنی سوری . (یادداشت مؤلف ). کاسنی بستانی . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به کاسنی شود.
انتونیالغتنامه دهخداانتونیا. [اَ ن ِ ] (اِ) نوعی از کاسنی . (دزی ج 1 ص 40). کاسنی شامی . (یادداشت مؤلف ).
انتونیوسلغتنامه دهخداانتونیوس . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) آنتونیوس یا آنتوان ، مارکوس ... سردار مشهور رومی که با کلئوپاترا ملکه ٔ مصر ازدواج کرد و در سال 31 ق .م پس از شکست از اکتاویانوس انتحار کرد. (از اعلام معین ذیل آنتونیوس ).
دیر انتونیوسلغتنامه دهخدادیر انتونیوس . [ دَ رِ اَ ت ُ ] (اِخ ) در وادی عربة، مقابل بنی سویف در مصر واقع است و بنام انتونیوس مقدس که در اواخر قرن چهارم میلادی میزیسته است بنا گردید. (از الموسوعة العربیة المیسرة).
انتونیالغتنامه دهخداانتونیا. [اَ ن ِ ] (اِ) نوعی از کاسنی . (دزی ج 1 ص 40). کاسنی شامی . (یادداشت مؤلف ).
انتونیوسلغتنامه دهخداانتونیوس . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) آنتونیوس یا آنتوان ، مارکوس ... سردار مشهور رومی که با کلئوپاترا ملکه ٔ مصر ازدواج کرد و در سال 31 ق .م پس از شکست از اکتاویانوس انتحار کرد. (از اعلام معین ذیل آنتونیوس ).