امکنةلغتنامه دهخداامکنة. [ اَ ک ِن َ ] (ع اِ) ج ِ مکان . (منتهی الارب ). جاها و عمارتهاو مکانها. (آنندراج ). امکنه . و رجوع به مکان شود.
غوللغتنامه دهخداغول . (پسوند) (مزید مؤخر امکنه ) درآخر اسامی امکنه آید چون : شرمغول ، زاغول و فرغول .
بقاعفرهنگ مترادف و متضاد۱. امکنه متبرکه، بقعهها، بقع، زیارتگاهها، مزارها، مکانهای متبرک ۲. امکنه، محلها، جاها، مکانها ۳. تکیهها، خانقاهها، صوامع، صومعهها