اغریقیلغتنامه دهخدااغریقی . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب است به اغریق یعنی یونان . یونانی . (از یادداشت مؤلف ): و طرابلس ، و هو اسم اغریقی معناه ثلاث مدن . (دمشقی ). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی و فهرست آن شود.
اغراقلغتنامه دهخدااغراق . [ اِ ] (ع مص ) غرقه کردن . یقال : اغرقه فی الماء فغرق . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). غرق کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). غرق گردانیدن . تغریق . (از اقرب الموارد). غرقه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || پر گردانی
آغریقیهلغتنامه دهخداآغریقیه . [ قی ی َ / ی ِ ] (ص نسبی ) تأنیث آغریقی . یونانیه . و رجوع به رومیة شود.
اغراقلغتنامه دهخدااغراق . [ ] (اِخ ) سیف الدین از امرای ترک سلطان جلال الدین منکبرنی . رجوع به جهانگشای جوینی ج 1 ص 106 و 109 شود.
hyperbolicalدیکشنری انگلیسی به فارسیهیپربولیک، مبالغه امیز، اغراق امیز، اغراقی، شبه هذلولی، وابسته به هذلولی
اسدیلغتنامه دهخدااسدی . [ اَ س َ ] (اِخ ) علی بن احمد اسدی طوسی مکنی به ابی نصر. کنیه و نام و نسب او بهمین صورت در کتب تذکره آمده و اسدی در انجام کتاب الابنیة عن حقایق الادویة نام و نسب خود را همچنان نوشته است . اسدی لقب یا تخلص شعری است که در انجام همان کتاب و گرشاسبنامه خود را بدان خوانده و