لغتنامه دهخدا
اشبونة. [ اُ ن َ ] (اِخ ) شهری است به مغرب . (منتهی الارب ). لبشونه . لیسبن . لیزبون . (دمشقی ). شهری به اسپانیا. (نفح الطیب ). شهری به اندلس که آنرا لشبونة نیز گویند و آن متصل به شنترین و نزدیک بحر محیط است و در ساحل آن عنبر نیکو یافت میشده است . ابن حوقل گوید: اشبونة بر مصب