لغتنامه دهخدا
اجرار. [ اِ ] (ع مص ) کفانیدن زبان شتربچه تا شیر نخورد. (منتهی الارب ). بچه شتر را زبان شکافتن تا شیر نخورد. || قرض را تأخیر کردن . دیرتر ستاندن دین . مهلت دادن در ادای دین : اجرّه الدین . (منتهی الارب ). || تبعیت کردن در سرور و اغانی : اجرّ فلاناًاغانیه . (منتهی الارب ). ||