حزمرةلغتنامه دهخداحزمرة. [ ح َ م َ رَ ] (ع اِمص ) هوشیاری در کار. (منتهی الارب ). || پری . (منتهی الارب ). || شکافته شدن شکوفه ٔ گندنا. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
حزمریةلغتنامه دهخداحزمریة. [ ح َ م َ ری ی َ ] (اِخ ) منسوب به قومی از عرب است . (معجم البلدان ). رجوع به یوم الحزمریة شود.
هزمرةلغتنامه دهخداهزمرة. [ هََ م َ رَ ] (ع اِ) جنبش سخت . (منتهی الارب ). حرکت شدید. (اقرب الموارد). || (مص ) نیک سرزنش و عتاب کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سختی نمودن . (منتهی الارب ). عنف . (اقرب الموارد).