اخیافیلغتنامه دهخدااخیافی . [ اَخ ْ ] (ص نسبی ) برادرانی که پدرهر یکی جدا و مادر واحد باشد. (از کنز). و علاتی برادرانی که مادر هر یکی علیحده و پدر واحد باشد و اعیانی آنکه در مادر و پدر شریک باشند. (غیاث اللغات ).
اخفیلغتنامه دهخدااخفی . [ اَ فا ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از خفی . خفی تر. پوشیده تر. مقابل اجلی : تعریف باخفی .- امثال : اخفی مما یخفی اللیل .اخفی من الماء تَحت َالرﱡفَه .
اخفی الفرقدینلغتنامه دهخدااخفی الفرقدین . [ اَ فَل ْ ف َ ق َ دَ ] (اِخ ) (اصطلاح فلک ) ستاره ٔ کم نورتر از دو ستاره ٔ فرقدان که در صورت دب اصغر جای دارند.