احتساللغتنامه دهخدااحتسال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شکار کردن بچه ٔ سوسمار که از بیضه برآمده . (منتهی الارب ).
اهتشاللغتنامه دهخدااهتشال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سوار شدن بر ستور بی دستوری مالکش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).