هجنفلغتنامه دهخداهجنف . [ هََ ج َن ْ ن َ ] (ع ص ) دراز و پهن . (منتهی الارب ). طویل عریض . ج ، هجانیف . (اقرب الموارد).
اجنافلغتنامه دهخدااجناف . [ اِ ] (ع مص ) یافتن کسی را مائل از حق . || میل کردن از حق ، یا اجناف مخصوص بوصیت است و جنف در مطلق میل . (منتهی الارب ). || میل آوردن بچیزی . بچسبیدن از.