لغتنامه دهخدا
ازغ . [ اَ] (اِ) آنچه از شاخهای درخت ببرند و پیرایش دهند. (برهان ). آنچه ببرند از شاخه های درخت انگور. (مجمع الفرس سروری ). جُلمه . (برهان ) (مجمع الفرس ). شاخه های بریدنی درخت که بریده باشند. قُصابه . آزُغ . آژغ . آزوغ . آژوغ . و رجوع به آزغ و ازگ شود. لکن معنی ازغ در بیت ذی