اتاق کژبینی اِیمزAmes distortion roomواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی که در آن سرنخهای خاص ادراک عمق بهصورت آزمایشی مورد استفاده قرار میگیرند تا درک آزمایششونده را از اندازة نسبی اشیای درون اتاق تحریف کنند نیز: اتاق اِیمز Ames room
حامزلغتنامه دهخداحامز. [ م ِ ] (ع ص ) زبان گز.- حامزالفؤاد ؛ مرد زیرک . تیزفهم . ظریف . سخت دل . (منتهی الارب ).
امجلغتنامه دهخداامج . [ اَ ] (ع مص ) تیز رفتن و سیر سخت نمودن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) .
امجلغتنامه دهخداامج . [ اَ م َ ] (ع اِ) گرما و تشنگی . (ناظم الاطباء). || (ص ) بسیار گرم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
امجلغتنامه دهخداامج . [ اَ م َ ] (ع مص ) تشنه شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گرم و تشنه شدن . (از اقرب الموارد) .
امجلغتنامه دهخداامج . [ اَ م َ ] (اِخ ) موضعی است میان مکه و مدینه . (ناظم الاطباء). شهری است از توابع مدینه . رجوع به معجم البلدان و مراصد الاطلاع شود.