oscillateواژهنامه آزادنویدن، نواندن. "نوسان کردن" به پارسی می شود "نویدن" که چون "دویدن" خوانده و گردانده می شود. "به نوسان درآوردن" به پارسی می شود "نواندن".
oscilloscopeواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) نَوِشنَما. از ریشۀ "نَویدَن" به چَمِ "نوسان کردن".
خسورواژهنامه آزادخسور(خسوره) در زبان کردن به معنای پدر همسر است. در گویش فارسی دری به معنی پدر زن خُسوربیره به معنی برادر زن یا خواهر زن گفته میشود خُسور مادر هم به معنی مادر زن
یوسمیتواژهنامه آزادنام نسخه جدید سیستم عامل دسکتاپ شرکت اپل. این نسخه با نام os x 10.10 نیز شناخته میشود.
اوساواژهنامه آزاداُوسا = اُوسّا یعنی استاد آن وقت ، آن هنگام (osa) نام روستایی در شهرستان میاندورود استان مازندران
ناودانواژهنامه آزادواژه ناودان به از دو بخش ناو + دان ساخته شده اما "دان" به معنی پسوند ظرف نیست. با پوزش در فرهنگ شما نادرست نوشته شده. دان ریشه اوستایی دارد و به معنی آب میباشد