زیواژهنامه آزادزیستن - زندگی کردن زی zi مخفف زندگی، حالت امری دوم شخص مفرد زندگی کردن. زی = زندگی کن. آنچنان زی که چو میری، برهی نه چنان زی که چو میری، برهند
زیگوراتواژهنامه آزادمعبد ، عبادتگاه معبد ، عبادتگاه کوهی مقدس در استان یزد که در نزدیکی یزد واقع شده است کوهی مقدس در نزدیکی شهر یزد می باشد ذیققوررت کلمه ای اکدی است. در ایران ت
زیودارواژهنامه آزادنام طایفه ای است که در این مکان سکونت دارن که تبار آنها برمی گردد به آل زیار که در گذر زمان وتلفظ اشتباه به زیودار تغییر کرده است درخت طلایی و نمایان