گلکواژهنامه آزادگلک . [ گ ِ ل َ ] نام قوم ساکن در مازندران (تبرستان) که مردم آن به زبان گلکی [ گ ِ ل َ ] (تبری یا مازنی) سخن میگویند و نباید با قوم گیلک (ساکن در گیلان) اشتباه
گلکندةواژهنامه آزادقطب شاهیان یا سلطنت گلکنده نام سلسله ایست از سلاطین که گلکنده یا غلکنده و سپس حیدر آباد دکن در جنوب هند از سال918تا1098ه ق1518تا1687م حکومت کردند و به دست امپرا
گلکندةواژهنامه آزادقطب شاهیان یا سلطنت گلکنده نام سلسله ایست از سلاطین که گلکنده یا غلکنده و سپس حیدر آباد دکن در جنوب هند از سال918تا1098ه ق1518تا1687م حکومت کردند و به دست امپرا
محمدعبدیواژهنامه آزادنام روستایی کوچک در بخش مرکزی شهرستان تنگستان استان بوشهر که از توابع دهستان گُلکی است. ساکنان این روستا از اقوام لر ساکن نورآباد ممسنی بوده اند که حدود 250 سال