کلنجهواژهنامه آزادلباس مخصوص زنان کردستانی و لک زبان ها که شکل آن در میان کردها و لک ها کمی با هم تفاوت دارد.
کلنجرواژهنامه آزادنوعی انگور سیاه: و از آن دو نوع است که در هیچ ناحیت ربع مسکون یافته نشود:یکی پرنیان و دوم کلنجری تنک پوست خرد تکس بسیار آب گویی که در او اجزای ارضی نیست. نظامی
کلنیواژهنامه آزادکُلُنیْ:(koloni) در گویش گنابادی یعنی آلونک ، قرارگاه ، محل اجتماع لشکریان ، لشکرگاه
کلنجرواژهنامه آزادنوعی انگور سیاه: و از آن دو نوع است که در هیچ ناحیت ربع مسکون یافته نشود:یکی پرنیان و دوم کلنجری تنک پوست خرد تکس بسیار آب گویی که در او اجزای ارضی نیست. نظامی
کلنیواژهنامه آزادکُلُنیْ:(koloni) در گویش گنابادی یعنی آلونک ، قرارگاه ، محل اجتماع لشکریان ، لشکرگاه
تنگله فسواژهنامه آزادتنگله فس- ا.مر. tongele fes : الا کلنگ ، وسیله ی بازی کودکان به صورت میله ای فلزی بلند که از وسط توسط پینی به زمین متصل است و یکی بر یکسر و دیگری بر سر دیگر آن
ادکلنواژهنامه آزادمایع خوشبو کننده ای از آب، الکل و عطرهای مختلف مأخوذ از شهر کلن آلمان که مرکز ساخت آب های معطر است.