کرپوواژهنامه آزادبه معنی مارمولک آفتاب پرست در تداول زبان مردم کرمان، به مارمولک گویند مارمولک مارمولک در لهجه کرمانی در گویش کرمانی، نوعی مارمولک که همان آفتاب پرست است. اسم رو
کاپتوسواژهنامه آزادنام سرزمینمصر در دوران هنامنش در آن دوران این منطقه جزوقلرو سرزمین ایران به حساب می آمد همچنین به گروه قبطیان نیز کاپتوس اتلاق می شود در دوران هخامنشی سرزمین په
کاپتوسواژهنامه آزادنام سرزمینمصر در دوران هنامنش در آن دوران این منطقه جزوقلرو سرزمین ایران به حساب می آمد همچنین به گروه قبطیان نیز کاپتوس اتلاق می شود در دوران هخامنشی سرزمین په
پازوکیواژهنامه آزادایل پازوکی؛ پازوکی از کاپادوکی می آید که نام منطقه ای در ترکیه است؛ ریشۀ این واژه یونانی است. پازوکی نام ایلی ترک در ترکیه است که از ترکان سنی فاصله گرفته و به
تشتهواژهنامه آزادتَ ش ت ه:پیاله ای مسین بود که ته آن سوراخی به اندازۀ یک نخود وجود داشت و ظرفیت آن تقریباً به اندازۀ یک فنجان (کاپ) بود و از آن برای اندازه گیری زمان حق آبۀ کشاو
آرتیستونواژهنامه آزادرتیستون، آرتیستونه؛ اسم خاص پارسی برای دختران، برابر «ستون ارته» در پارسی باستان، به معنی راستی و درستی. چنان که از نوشته های هرودوت برمی آید، ارتیستون یکی از د