کان لم یکنواژهنامه آزادباطل ،ملغی ،تا اطلاع ثانوی معلق ماندن،برگرفته از زبان عربی و رایج در زبان فارسی هیچ انگاشته، بیهده انگاریده، تبه انگاشته، تباه انگاشته، برهوده انگاشته.
کانالواژهنامه آزادکال. واژۀ اروپایی canal یا channel با واژۀ کهن پارسی "کال" همریشه است. بروید به "کال" در همین تارنما. معادل channel (در نرم افزارهای رایانه ای و تلفن همراه)؛ دا
linenواژهنامه آزادپارچه کتانی، کتان، پارچه نخی، جامه زیر. در جمع:ملافه ها، پیراهن ها، رومیزی ها، دستمال سفره ها
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ