کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می ستردواژهنامه آزادکودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می س
کاسه چرخاندنواژهنامه آزاددرخواست وطلب پول یا خوراکی بعنوان کمک یا پاداش هنرنمایی یا زورآزمایی , توسط اشخاص نیازمند که در معابر ومیادین عمومی ودر مقابل رهگذران انجام میشود. تکدی و گدایی