نورگاهواژهنامه آزادنورگاه:(norgah) در گویش گنابادی (گبری) به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق می شده است.
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
نورگاهواژهنامه آزادنورگاه:(norgah) در گویش گنابادی (گبری) به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق می شده است.
ارتوواژهنامه آزاد(گنابادی) اَرْتُوْ [artow]؛ گبر اعظم، پیر موبدان، مسئول برقراری ارتباط انسان ها با نورگاه دیو (خدا)، خادم خدایان.
زند رزمواژهنامه آزادپهلوان تورانی که از طرف تهمینه مامور آشنایی رستم و سهراب بود که ناآگاهانه از طرف رستم کشته می شود.