منفرجهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) باز. "زاویۀ منفرجه" به پارسی می شود "گوشۀ باز" (از فرهنگستان).
منفرجهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) باز. "زاویۀ منفرجه" به پارسی می شود "گوشۀ باز" (از فرهنگستان).
ترامیواژهنامه آزاد(فقه) بر وزن تراضی در لغت به معنی منجر شدن و منتهی شدن سلسله علل به نتیجه ای است، و نیز به معنی تتابع و پی در پی آمدن و افزوده شدن است.
نوکار مخیواژهنامه آزادنوکار مخی روستای از بخش مرکزی بوشهر درمسیر جاده بوشهر به گناوه بوشهر به برازجان قرار گرفته شغل مردم کشاورزی و دامپروری حدود ۱۵۰ نفر سکنه دارد قدمت آن به سه هزار
زیست پالاییواژهنامه آزادفرایندی که در آن آلاینده های حاصل از نشت نفت یا فراورده های نفتی به کمک میکرو ارگانیسم ها در طبیعت تجزیه شود و به پاکسازی موقعیت آلوده از منابع آلاینده منجر شود
میسلواژهنامه آزادمیسل(micelle) در مذاب، به وضعیتی از توزیع یک واحد شیمایی حاوی تعداد بی شماری ذرات میکروسکوپی پخش شده در یک محیط بسته اطلاق می شود. این ذرات بایستی بصورت در جا د