مخاطواژهنامه آزادمادۀ لزج و چسبناکی که حفره های داخلی بعضی اندام های بدن را می پوشاند. || مخاط دهان و بینی:ماده چسبناکی که آلودگی های هوا را جذب و مانع ورود میکروب ها به بدن می
پاده گکواژهنامه آزاد(مناطق مرکزی افغانستان) نوعی درخت بید که برگ های کوچک دارد و در برابر کم آبی مقاوم است.
قلعه گرگیواژهنامه آزاداز مناطق وقلاع مشهور بلوک قنقری علیا در یک فرسخی شمال خرمی است . اب ان از قنات شرف اباد ومحل اسکان یکجانشینهای خرمی من جمله برخی از فامیل طیبی بوده است
خلنگواژهنامه آزاددر گویش محلی مناطق زاگرس نهاوند باغچه ی کوچکی را می گفتند که در درون خانه های سنتی وجود داشت خِرنگ هم می گفتند علف جارو
بلیطواژهنامه آزاددر بعضی از مناطق کشور به درخت بلوط، بلیط گفته می شود. درخت بلوط، و میوه یا محصول درخت بلوط را بلیط (balit) می گویند