121 مدخل
كسي كه از كسي طلب ياري داشته باشد، بيمار
ناتوان شد
آسیابان
وزن یک درم.
زابرا، زا به راه.
درمانده، ناچار، وامانده ناچار،وامانده
درمان کردن
درمان کردن ،
معرفت درمانی یا درمان شناختی رفتاری