صدابازیگرواژهنامه آزاد[ صِ گَ ] (بدون فاصله بین دو واژه «صدا» و «بازیگر» خوانده و نوشته می شود)هنرمندی است که در فیلم های سینمایی (دوبلاژ انیمیشن و سایر ژانرهای سینمایی)، بازی های را
منبع کنترل درونیواژهنامه آزادکسانی که معتقدند اعمالشان نقش بسیار زیادی در به حداکثر رساندن برون داد های خوب یا بد دارد.
نقشواژهنامه آزادنَقْش:(naghsh) در گویش گنابادی یعنی رسم ، نقاشی || فیلمی که شخص برای دیگران بازی می کند مثلاً برای اینکه خود را به بیخبری بزند یا...
روباه مردگیواژهنامه آزادحالت روباه مرده را به خود گرفتن. نقل است که روباه در پاره ای مواقع ، حیله و نقشه ای در سر دارد و برای دفع خطر و یا حمله به صید خود، خود را به حالت مردن می زند
کارشیوواژهنامه آزادبه معنی پلان در زبان معماری سنتی ایران پلان ساختمانی، نقشه ساختمانی، واژه ای که در مهرازی(معماری) کهن ایران به کار میرفته ولی اکنون جای خود را به واژه بیگانه پل