نقشتواژهنامه آزادصداى خفه.صداى زیر کوتاه. که در محله هاى قدیم شیراز به کار میرود. صداى خفه.صداى زیر کوتاه. که در محله هاى قدیم شیراز به کار میرود.
تاسیدواژهنامه آزادبر وزن باشید به معنی خفه شدن از ریشۀ تاس به معنی خفه گرفته شده است بروزن باشید به معنی خفه شد ازریشه ی تاس:خفه گرفته شده است
ریمیاواژهنامه آزادریمیا یکی از پنج علم خفی است که از استخدام قوای مادی برای دست یابی به آثاری خارقالعاده سخن میگوید. آن را «شعبده» نیز گفتهاند. ریمیارابایدازاستادان آن آموخت.ا
هتهواژهنامه آزادهُتّه به ضم "ه" و کسر "ت" و سکون "ه" آخر، به معنای خوابیده است برای سوم شخص مفرد این واژه از مصدر هتن به معنای خوابیدن است و "هته دزد" که مرحوم دهخدا از آن یاد
تاسیانواژهنامه آزاد[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می دهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده ـ همچنین نام کتابی از امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلا