ترجمه مقاله

خفچه

xafče

۱. شمش طلا یا نقره: ◻︎ به‌صورت شجری و ز خفچه او را برگ / که از عقیق و ز یاقوت بار آن شجر است (عنصری:‌ ۳۲۶).
۲. چوب‌دستی کوچکی که برای راندن یا زدن حیوان و یا انسان از آن استفاده می‌شده: ◻︎ بفرمود داور که می‌خواره را / به خفچه بکوبند بیچاره را (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۹۷).

ترجمه مقاله