24 مدخل
دور نِشان تماشانامه
سازوکار، وسایل، ماشین آلات.
فرمان تلویزیون، دورفرمان تلویزیون.
تجویز
تِلویزیون
تجهیز، مجهز کردن، برپا کردن، تدارک.
کنترل تلویزیون